جادوی عشق22
یک شنبه 17 آبان 1394
9:34اما نهههههههههههه!!!!!!!!!
قلب من که مال ایجی هستش پس اون حق نداره که ابکشش کنه!!!!!
با یه حرکت زیرکانه خودم رو انداختم زمین تیرش خطا رفت از دوباره تفنگش رو اماده!کزرد
از جام بالند شدم رفتم خودم رو چسبونمدم به میز واز پشت شیشه ی اتکلن رو گرفتم ولی اون نمیدید
-خخخخخخخخخ اگه تو میخواستی من وبکشی حداقل یه صدا خفه کن رو اون تفنگت میزاشتی الان همه ی همسایه ها اینجا میریزن
از دوباره لوله تفنگ رو به سمت قلبم گرفت
اتکلن رو پرت کردم به سمتش خورد تو سرش وتیرش به جای اینکه به قلبم بخوره خورد به بازوم معنی درد رو حالا فهمیدم خیلی خیلی دستم درد میکرد
از دوباره تفنگش رو اماده کرد فرار کردم به سختی به سمت بالکن
اونم اومد
-وای ایجی؟؟؟؟؟؟؟
ایجی دم در حیاط بود اون ایجی رو دید
ایجی:اینهیههههههههههههههههههههههههه!!!!!
عوضی تیری به سمتش زد تیر خورد به پاش اون افتاد رو زمین بعد تفنگش رو گذاشت تو جیبش واومد سمت من
اشک جاری شد رو گونه هام اصلا خودم مهم نیستم فقط ایجی اون حالش چه طوره!
عوضی دستش رو گذاشت رو شونم وحولم داد از بالکن پرت شدم فاصلش تا زمین زیاد بود در حدی که موقع سقوط به ایجی فکر می کردم
-اخ
{ایجی}
-اینهیههههههههههههههههههههههه!!!!!
اون حالش خوبه ؟؟؟؟؟؟؟؟
یه شخصی رو بالکن بود وفرار کرد نمیتونستم راه برم ولی میتونستم بخزم
اشکم در اومد!
خودم رو تا جایی که اینهیه افتاده بود کشیدم غرق در خون بود سرش به شدت خون میومد!!!!!!!
دستش هم همین طور از سرش رو رو پام گذاشتم
-عزیزم اینهیه !!!!!!!!!!!!
-اینهیه!!!!!!!!!!!!
-نهههههههههههههههههههههههههههه!!!!!!!!!!!!!
-چشمات رو باز کن!!!!!!!!!! ازت خواهش میکنم!!!!!!!!!
از عماق وجودم دادا زدم:نهههههههههههههههههههههههه!!!!!!!!!!
بدن سردش رو در اغوش کشیدم
-ای خداااااااااااااااااااااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!
دلم میخواست یه بار دیگه صداش رو بشنوم دلم میخواست یه بار دیگه سرم داد بزنه دلم میخواست یه بار دیگه عشقش رو پنهان کنه!
{شوسکه}
رفتم سوپری ویه عالمه مواد خوراکی خریدم امشب میخوام خودم شام درس کنم !!!
برگشتم خونه دستام پر از پاکت بود در ماشین رو به بد بختی بستم!
چراغای خونه خاموش بود این عجیبه!!!!!!!!!!!
وارد حیاط شدم!!!!!
وا ماشین ایجی هم که اینجاس پس اینهیه وایجی کوشن!!!!!!!!!!!!!
-یا خداااااااااااااااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!
همه ی وسایلم افتاد !!!!!!!!!!!
بدو کردم به سمت اونا
اینهیه وایجی غرق در خون در بغل هم دیگه بیهوش رو زمین افتاده بودن!!!!!
رفتم زیر سرشون!!!!
دست اینهیه رو گرفتم وای چقدر سرد بود
ایجی بدنش گرم بود از جداشون کردم سرم رو گذاشتم رو سینیه اینهیه قلبش خیلی ضعیف میزد اشکم در اومد!
اخه چقدر بد شانسی !!!!!!!
پدر ومادر فردا پسور دا میان این حال مارو ببینن چی میگن!!!!
زنگ زدم امبولانس!!!!!!
پلیس هم اومد اینهیه وایجی جوفتشون حالشون خیلی بد بود بردنشون تو امبولانس ورفتیم بیمارستان!
دکتر مثل مور ملخ ریختم رو سرمون جفتشون رو بردن تو اتاق عمل !!!!!!!
پلیس بهم زنگ زد
-ب...بله!
یارو:ما مدرک خاصی پیدا کردیم شاید بتونیم شخص مقابل رو شناسایی کنیم ولی شاید از کشور خارج شده باشه!
-م......مدرک؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یارو:بله یه شیشه اتکلن تو اتاق هستش که روش خونه باید از این خون دی ان ای بگیریم!!!!وراستی از دوباره از اون یادداشت ها هستش!
-انتقام سه!!؟؟؟؟
یارو:بله!!!!!!
یه ساعت طول کشید !!!!!!!!
ایجی رو از اتاق عمل اوردن!!!!!!!
چشماش وا بود !!!!!
رفتم پیشش !
-حالت خوبه ایجی!!!!!؟؟؟؟؟
ایجی به سختی گفت:این.............اینهیه چی شد؟؟؟؟؟؟
- هنوز نیاوردنش!!!
ایجی رو بردیم تو بخش !!!!!!
زنگ زدم سایو ! وبهش گفتم که بیاد بیمارستان !
همه
ی بچه ها اومده بودن!!!!!!!!!
هما:چی شده شوسکه!!!!!!!!!!!
همه شون چشماشون تر بود معلوم بود گریه کردن !
-برید به اتاق ایجی اون تنهاس!!!!!!
چندتا از بچه ها رفتن!
اینهیه رو اوردن !!!!!!!
رفتیم پیش دکترش!!!!!!!
-حالش چه طوره ؟؟؟؟؟؟
دکتر:تیری که به دستش خورده بود رو در اوردیم اما.........
-اما چی؟؟؟؟؟؟؟
دکتر:اما اون به مرگ مغزی رفته احتمال برگشتنش ده درصد هم نیس !!!!!!!!
افتادم رو زمین حلا چی کار کنم من هرگز خودم رو نمیبخشیم
ایجی چی؟؟؟؟؟
وای اشکم در اومد اینهیه عشقم !!!
برگرد!!!!!
من منتظرتم!!!!!
اینهیهههههههههههههههههههههههه!!!!!!
نظرات شما عزیزان:
پاسخ:چی؟خخخخخخخخخخخخخخخخ انلاین؟؟؟اشکال نداره؟؟؟
البته همین امروز.
پاسخ:چه شلکیه؟
پاسخ:خوب فکر کنم امروز
پاسخ:فدات که اینقدر مهربونی اینهیه دات
راستی اگه مشکلی داشتم حتما بهت میگم.
البته مطمئنم که از اولش تا آخرش از تو کمک می گیرم.
هههههههههه.
خخخخخخخخخخخخخخ برای دست کردن وبت به ادرس روبرو بروloxblg.com
دلم گرفته.
حوصلم سر رفته.
هوای اینجا هم که ابریه.
هیچ درسی هم ندارم.
هیچ جا هم که نمی ریم.
این دوستم هم که زنگ نمی زنه.
سرما هم که خوردم. افتادم تو تخت.
ینی کلا حالم بده.در حد چی.
خوب حالا جواب چیه؟
میشی یا نه.
پاسخ:ابجی جونم شرمنده گلم خیلی دلم میخواد بیام ولی امروز دوتا امتحان داشتم فرداهم همین طور الانم دارم تحقیق میگرم واسه مدرسه خیلی خیلی معذرت
پاسخ:همین بلاکس بلگاه دیگه !خودم هم بلاکس درس کردم حداقل کمک بخوای میتونم کمکت کنم
مدرسه امروز گفت وبی که می خواید بسازید باید در باره ی صرفه جویی در مصرف آب باشه.انقد که بدم اومد.
حالا از فردا شروع می کنم جمع آوری اطلاعات.بعد یه وب عالی درس می کنم.
راستی برام دعا کن که برنده بشم.
پاسخ:حتما اجی جونم برات دعا میکنم که نفر اول شی!حالا کجا درس میکنی عزیزم
پاسخ:خخخخخخخخخخخخخ الکی مثلا عوضش کردم!
فقط قسمت بعد رو بزار.
پاسخ:خخخخخخخخخخخخ میگم هایجین عکس انلاینم عوض شده؟ایا؟
من قسمت بعد می خوام.
آجی لطفا.
دیگه نمی تونم صبر کنم.
قسمت بعد.
پاسخ:خخخخخخخخخخخخخخخخخخ باشه ولی امروز نه!الان شاید روزگار تلخ رو بزارم
پاسخ:خخخخخخخخخخخخ منم این جوری منظور از بعضی ها شاید مثل پدر بزرگ یا مادر بزرگ باشه که اونم کم پیش میاد
پاسخ:چشم
پاسخ:ببخشید عزیزم
راستی کی افلاینی
یه عکس درستو حسابی واسه افلاینت بزارپاسخ:بلد نیستم خخخخخخخخخخخخخخ
پاسخ:خیلی ممنون اجی جونم
پاسخ:خدا نکنه عزیزم
پاسخ:ممنون اجییییییییییییییییییییییییییییییییییییی جونم
پاسخ گریه نکن اجی جونم
پاسخ:اجی جونم گریه نکن دکتر که از زنده بودنم دس کشیدن حد اقل شما امید داشته باشی
پاسخ:چه خوب !!!!!!
خوب
معلومه
مریم
اسم قشنگیه
نیست/؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ:چرا خیلی کنجکاو شده بودم ؟اره مریم خیلی قشنگه!!!!
پاسخ:وای امولی جونم
پاسخ:خخخخخخخخخ این که کاری نیس گفتیم که فقط یک صدم مردم ازاری هامون هس
خخخخخخخخخخ خوب برای من بستگی به بزرگترش داره
خخخخخخخخخخخ مخصوصا زمانی که کسی ازت شاکی باشه
خوفم
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخ شاید
پست جدید رو دیدی؟؟؟؟؟
پاسخ ایجی:خخخخخخخ عقیده ی خوبیه
پاسخ ایجی:من حتی زنبور هام ازار میرسونم همش میرم تو لونشون چوب میکنم والفرار
پاسخ ایجی:واقعنم
پاسخ ایجی:نه باو لج چیه دیگه!!!!!!
پاسخ ایجی:افرین
پاسخ ایجی:یا قمر بنی هاشم چه دوست ترسویی داری
پاسخ ایجی:باشه بابا ناراحت نشو !!!!!!
پاسخ ایجی:تو یه پست بگو حرفت رو واقعا قاطی کردم
پاسخ ایجی:مثل امروز من یارو رفته بود دسشویی شروع کردم مثل دیونه ها به در رو کوبوندن فکر کردم دوستم هستش ولی یه سال اخری بود با ترس اومد بیرون گفتم میای بیرون یا سند بزارم بیارمت بیرون انقدر اخم کرد بعد گفتم جوجه من از تو نمیترسم که ابروهات رو برام در هم میکشی
پاسخ ایجی:خخخخخخخخخ ما که جن نیستیم البته یه کارای دیگه هم میکنم که از دیونگیم هستش مثلا فیلم سر زدن داعش رو نگاه میکنم ببخشید اگه ترسوندمت
پاسخ ایجی:من خودم انواع حشرات ترسناک از نظر بچه ها رو دارم البته از نوع پلاستیکش یه بار سوسکم رو بردم همه از ترس ر............خخخخخخخخخ ناظم اومد ازم بگیره خودش از ترس سکته کرده بود
پاسخ ایجی:خو فقط یه روز این جوری صدام کردن
پاسخ ایجی:واقعا هم راس میگی من کارایی میکنم که حتی مغز تون هم به اونجا رجوع نمیکنه
پاسخ ایجی:به ما میگن مردم ازار !!!!!!!!!!بچه ها بهم میگن اسکاریس البته تکیه کلام خودم هس
پاسخ ایجی:یه بار میخواستم به یکی سلام بدم یکی یواش البته از نظر خودم یواش زدم رو پشتش خدایی جاش تاول بس بعدا پیراهنش رو در اورد همه دیدن
پاسخ ایجی:من بچه بودم همون ابتدایی بزور از بچه ها کول میگرفتم
پاسخ ایجی:خخخخخخخخخخخ هنوز این یک دهم کارام نمیشه
پاسخ ایجی:از پس گردنی حرف نزن که تو پس گردنی زدن معروفم خخخخخخخخخخ زمانی که میرم مدرسه هر بچه ی ابتدایی ببینم باید یه پس گردنی بزنم امکان نداره نزنم چند وقت پیش یکی شون با مادرش اومد در خونمون که من بچش رو زدم
پاسخ ایجی:خخخخخخخخخخ اونم انجام میدم ولی ترقه خیلی باحاله فکر کن به یکی میگی بیا سیگار بعد اون میاد تا خفت کنه تو یه ترقه میندازی رو سرم والفرار چه حالی میده اخه؟
میگم انگار جنس پونزا خیلی خوب بوده ها کیکه خوشمزه بود
پاسخ اینهیه:خخخخخخخخخخ خندیدم واقعا اینهیه برنامه ریزی کرده بود ای اینهیه بد جنس
پاسخ ایجی:خخخخخخخخخخخخخ من هر موقع از سال وسایل لازم برای ازار دارم مثلا اخر سال میزنم تو فاز ترقه خخخخ
آخرینویرایش: